باران عشق
منم آن قماربازی که بباخت هرچه بودش ...... و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر
دو شنبه 13 / 10 / 1388برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : نابخشوده
وقتی عقیده عُقده میشود، و نور در مهتاب تلاقی می کُند، و متانت زمین زیر برف یخ می زند؛ نان از یتیم خانه می دُزدیم، و می فهمیم دُزد اشتباه چاپیِ دَرد است...![]() نظرات شما عزیزان:
|
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||
![]() |